پیامبر صلّى اللّه علیه و «آله» و سلّم چند ماه از سال را در غار حراء مى گذراند، تنها من او را مشاهده مى کردم، و کسى جز من او را نمى دید، در آن روزها، در هیچ خانه اسلام راه نیافت جز خانه رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم که خدیجه هم در آن بود و من سوّمین آنان بودم. من نور وحى و رسالت را مى دیدم، و بوى نبوّت را مى بوییدم من هنگامى که وحى بر پیامبر صلّى اللّه علیه و «آله» و سلّم فرود مى آمد، ناله شیطان را شنیدم، گفتم اى رسول خدا، این ناله کیست؟ گفت: شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گردید و فرمود: على! تو آنچه را من مى شنوم، مى شنوى، و آنچه را که من مى بینم، مى بینى، جز اینکه تو پیامبر نیستى، بلکه وزیر من بوده و به راه خیر مى روى.
«نهج البلاغه خطبه ی قاصعه، ۱۹۲»