✿ ღ ღمهربونیღ ღ ✿

✿ ღ ღمهربونیღ ღ ✿

سلام ،کوچه ی کرامتی است که آدم ها راه محبت به همدیگر را گم نکنند...
✿ ღ ღمهربونیღ ღ ✿

✿ ღ ღمهربونیღ ღ ✿

سلام ،کوچه ی کرامتی است که آدم ها راه محبت به همدیگر را گم نکنند...

قورباغه ها را ساکت کن

,مدل های زیبای لوستر مدرن,هتلی زیبا در کیش,انواع مدل موهای عجیب,[categoriy]

حاکم گیلان (شوهر عمه شاه عباس) در جریان یکی از این جنگها در سرحدات شمالی ایران .جنگ به بن بست رسید و هیجکدام از طرفین نمیخواست خود را شکست خورده بداند بنابرین دو طرف تصمیم گرفتند در کنار

نی زاری بزرگ اردو زده یک پیمان نامه ی صلح موقت امضا کنند

فرستادگان روسیه در فکر این بودند که از ایران امتیازات بیشتری بگیرند و خط مرزی را به نفع خودشان تعیین کنند و حاکم هم بی کار ننشسته بود و در صدد بود که خط مرزی ایران را بالا تر ببرد وقتی مذاکرات در کنار نی زار شروع شد هوا خنک شده بود و صدها قورباغه شروع کردند به سر و صدا کردن و قور قور در همین هنگام هم بحث بین دو گروه بالا گرفته بود و حاکم گیلان با داد و فریاد از سفرای روس میخواست که خط مرزی را طبق میل و خواست او تعیین کنند

 اما سرو صدای قورباغه ها روی اعصاب همه بود و صدا به صدا نمی رسید ناگهان حاکم  با خشم از جا بلند شد و به وزیرش گفت

 

 بلند شو به این قورباغه ها بگو شاه گیلان دارد صحبت می کند اگر ساکت نشوند نسل شان را از روی زمین بر می دارم.

نمایندگان روس پوزخندی زدند و با خود گفتند عجب شاه احمق و مغروری قورباغه ها که دیگر به فرمان تو نیستند

در این هنگام وزیر برخواست و مجلس را ترک کرد. و چون امضای متن قراداد باید با حضور او صورت می گرفت همه ساکت سر جایشان نشستند تا وزیر برگردد

دقایقی گذشت و در کمال تعجب حضار متوجه شدند که قورباغه ها سر و صدایشان کمتر و کمتر شد تا جاییکه سکوت عجیبی بر مرداب و نی زارهای آن حکم فرما شد و وزیر برگشت سفرای روس که حسابی جا خورده بودند دیگر بر سر تعیین خط مرزی چانه نزدند قرارداد را امضا کردند و آنجا را ترک کرد

وقتی سفرا رفتند حاکم خندید و گفت:

قورباغه ها را چطور ساکت کردی

 وزیر گفت قبله عالم فورا دستور دادم دو گوسفند را سر بریدند روده های گوسفندان را بیرون کشیدیم و به قطعه های کوچک تقسیم کردیم و هر قطعه را باد کردیم و سر روده ها را بستیم و به داخل نی زارها و مرداب انداختیم روده ها شبیه مار در آب مرداب بالا و پایین میرفتند قورباغه ها هم که خوراک مارها هستند . با دیدن روده ها از ترس به زیر آب رفتند و ساکت شدند!