یک پزشک و یک وکیل در مهمانی شامی با هم ملاقات کردند. گفتوگوی آنان مرتباً قطع میشد و مهمانان از دکتر تقاضای توصیه پزشکی میکردند. دکتر که از این وضع کلافه شده بود، از وکیل پرسید: «به من بگویید برای این که در اینجور جاها، مردم تقاضای مشاوره حقوقی نکنند، شما چه کار میکنید؟» وکیل گفت: «وقتی آنان چنین تقاضایی داشته باشند، من توصیه خودم را میکنم و سپس فردا صبح، صورتحساب مشاوره را به نشانی آنها میفرستم.» دکتر تصمیم گرفت که به توصیه وکیل عمل کند و از آن لحظه تا پایان مهمانی، نام و نشانی افرادی را که به او مراجعه میکردند، یادداشت کرد و توصیههای لازم را به آنان پیشنهاد میکرد. فردا صبح، دکتر فهرست مزبور را آماده و منشی را احضار کرد.
منشی وارد شد و قبل از این که دکتر حرفی بزند،
صورتحساب مشاوره حقوقی وکیل را روی میز گذاشت