سلام ،کوچه ی کرامتی است که آدم ها راه محبت به همدیگر را گم نکنند...
سلام ،کوچه ی کرامتی است که آدم ها راه محبت به همدیگر را گم نکنند...
من از خدا خواستم که پلیدی های مرا بـزدایدخدا گفت : نهآنها برای این در وجود تو نیستند که من آنها را بزدایم، بلکه آنها برای این در تو هستند که تو در برابرشان پایداری کنی* من از خدا خواستم به من صبرو شکیبائی دهدخدا گفت : نهصبر و شکیبائی بر اثر سختی ها به دست می آید. صبر دادنی نیست بلکه به دست آوردنی است*من از خدا خواستم تا به من خوشبختی دهدخدا گفت : نهمن به تو برکت می دهم ؛ خوشبختی به خودت بستگی دارد*من از خدا خواستم تا از دردها آزادم سازدخدا گفت : نهدرد و رنج تو را از این جهان دور کرده و به من نزدیک تر می سازد*من از خدا خواستم به من چیزهائی دهد تا از زندگی خوشم بیایدخدا گفت : نهمن به تو زندگی می بخشم تا تو از همه آن چیزها لذت ببری*من از خدا خواستم تا به من کمک کند تا دیگران را همان طور که او دوست دارد، دوست داشته باشمخدا گفت : … سرانجام مطلب را درک کردی ..
.
پنجشنبه 17 دی 1394 ساعت 10:55